در دو تا مطلب قبلی راجع به اینکه اصلا چرا مدیریت رسانه یک رشته دانشگاهی شده و همچنین وضعیت این رشته در ایران چطوره نوشتم؛ به نظرم حالا وقتشه کمی بیشتر در مورد حوزههای مدیریت رسانه بنویسم و بازار کار مدیریت رسانه رو معرفی کنم؛ این معرفی دو تا خاصیت داره: یکی برای کسانی که میخوان تازه مدیریت رسانه بخونن و انتخاب کنن این رشته رو و دیگری هم برای من؛ خب برای من خاصیتش اینه که میتونم در مطالب بعدی راجع به این حوزهها بنویسم و مطالب سایتم رو پیوسته و منسجم نگه دارم و اما برای کسانی که میخوان تازه مدیریت رسانه بخونن فایده ش اینه که با بازار کار رشته آشنا میشن و میتونن هدفگذاری دقیقتری داشته باشن.
خب همونطور که میدونید مدیریت رسانه یک میان رشتهای محسوب میشه؛ رشتههای مادر مدیریت رسانه شامل ارتباطات و مدیریته اما روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، مطالعات فرهنگی و مطالعات رسانهای رشتههای دیگهای هستن که مدیریت رسانه ازشون بهره میگیره. خیلی جالبه که بدونید ما حتی توی برنامههای آموزشی مدیریت رسانه در دنیا درسهایی از رشته هنر، تاریخ و فلسفه و حتی درسهای فنی رو هم داریم که این نشون میده مدیریت رسانه بهعنوان یک میان رشتهای چقدر گسترده هستش. اما قبل از اینکه بخوام حوزهها رو معرفی کنم بزارید یه سؤال مطرح کنم و جوابش رو هم بگم؛ پاسخ این سؤال کمک میکنه که درک کاملی نسبت به بازار کار مدیریت رسانه به دست بیاریم.
و اما سؤال: به نظر شما آیا گستردگی مدیریت رسانه یک فرصت محسوب میشه یا یک تهدید؟؛ پاسخ من به این سؤال اینه که برای دانشجوی تنبل گستردگی مدیریت رسانه یک تهدیده و برای دانشجوی زرنگ یک فرصت. شما اگر اهل مطالعه باشید و یا اهل پژوهش و کار، خب این گستردگی شما رو به حوزههای بکری سوق میده که میتونید تو اون حوزه تنها شما بهعنوان صاحبنظر شناخته بشید. این گستردگی هم فرایند اشباع رو به شدت کند میکنه و هم به شما کمک میکنه تا با مطالعه روی موضوعات خاص حوزههای مختلف مدیریت رسانه حرفای خیلی زیادی برای گفتن داشته باشید.
شما به عنوان یک مدیریت رسانهای، اقتصاد رسانه رو با همه زیرمجموعههاش میخونید بهطوری که شما عرضه و تقاضا، ساختار بازار، مالکیت، ادغام و خیلی چیزهای دیگه رو با خوندن اقتصاد رسانه میتونید یاد بگیرین. شما میتونید وارد حوزه کارآفرینی رسانهای بشید، شما میتونید روی برندینگ رسانه بهطور جدی مطالعه کنید و یا حتی در مورد هوش مصنوعی و رسانه تحقیق کنید؛ اگر دوست داشته باشید مطالعات شناختی و رسانه هم حوزه جدیدی برای ورود شماست. شما میتونید روی مدلهای کسبوکار رسانهها متمرکز بشید یا روی تبلیغات، تحلیل مخاطب و مدیریت استراتژیک رسانه کار کنید. سیاستگذاری رسانه هم حوزه دیگهای محسوب میشه که شما میتونید در اون تحقیق و پژوهش کنید و صاحبنظر باشید. همچنین شما قادر هستید که راجع به رسانه و بحران صحبت کنید و جنبههای متعدد اون رو بررسی کنید و یا اینکه شما میتونید راجع به مدیریت منابع انسانی در سازمانهای رسانهای بنویسید. شما میتونید روی شبکهها و رسانههای اجتماعی، پلتفرمها، سینما، مطبوعات، نشریات، خبرگزاریها، موسیقی، کتاب و نشر و حتی بازی بهعنوان نمونههای مطالعات حوزههای مختلف مدیریت رسانه متمرکز شید. میتونید از کارکردهای همآفرینی، جمعسپاری و تأمین مالی جمعی در رسانه حرف بزنید و کلی حوزه دیگه که شما میتونید در اون مثل یک ستاره بدرخشید.
طبیعتاً شما علیرغم اینکه باید دانستههایی رو درباره اکثر حوزههای مدیریت رسانه همراه داشته باشید اما عمیق شدن در هر کدوم از این حوزهها بستگی به علاقه و میل شما داره؛ با این حال شاید الان نویت پاسخ به این سؤال باشه باشه که خب بازار کار مدیریت رسانه چیه؟ استاد من همیشه برای توجیه بچهها در این مورد از مثال «سالن سینما» استفاده میکرد. من هم برای پاسخ سؤال از مثال ایشون کمک میگیرم. نقل ایشون این بود:
فرض کنید یک سالن سینما با 400 صندلی وجود داره؛ در این سالن بهجز کسایی که رشته مدیریت رسانه خوندن، بقیه بلیطهایی دارن که یک شماره صندلی خاص روی اون درج شده و هیچ کس حق نداره روی صندلی دیگهای بشینه ولی مدیریت رسانهایها میتونن روی هر صندلیای از این سالن که دوست دارن بشینن.
در واقع منظور این مثال این بود که آدمهایی که در رشتههای دیگه تحصیل میکنن، یکسری شغلها متناظر با رشتهشون وجود داره؛ مثلاً یک مهندس کامپیوتر میتونه یا تحلیلگر سیستم باشه، یا مدیر بخش فناوری اطلاعات و یا چند تا شغل محدود دیگه؛ اما فردی که مدیریت رسانه خونده تعداد محدودی شغل متناظر با رشتهش وجود نداره بلکه کلی زمینه برای اون وجود داره که بتونه از طریقش کسب درآمد کنه و وارد بازار کار شه. مطلب خیلی طولانی شد و همینجا تمومش میکنم. با این حال اگه سؤالی داشتید میتونید از صفحه تماس با من و از طریق هر کدوم از راههای ارتباطی با من در ارتباط باشید.
مطلب خیلی خوبی بود…متشکرم