سعید قنبری|مدیریت رسانه

0 %
سعید قنبری
دکتری مدیریت رسانه
پژوهشگر تاب‌آوری برند و رسانه
  • محل سکونت:
    تهران
  • شهر:
    تهران
  • سن:
    33
زبان‌ها
عربی
انگلیسی
کردی
مهارت‌ها
پژوهش کیفی
خبرنویسی
تدریس
سئو
تحلیل کسب‌وکار
کدنویسی وب
ابزارها
  • فتوشاپ
  • آفیس
  • وردپرس
  • MaxQDA
  • SPSS

اینجا تجربیات حرفه‌ای و کاری
من را مشاهده می‌کنید

<#> علاقه‌مند به </#>
تصویر
10 +
سال تجربه کاری
20
مقالات چاپ شده
5
طرح‌های پژوهشی
2 +
جوایز و دستاوردها

کمی بیشتر درباره من

تجربه دوره دکتری

دوره تحصیلی در مقطع دکتری دانشگاه تهران چندان شیرین نبود. تنها یک ترم تحصیلی از کل دوره تحصیل من به‌صورت حضوری برگزار شد؛ بعدش کرونا شروع شد و  آن تب و تاب علمی که در محیط دانشگاه به‌دنبال آن بودم، تبدیل به خانه‌نشینی شده بود. با این حال تلمذ در محضر استادان برجسته‌ای چون داتیس‌خواجه‌ئیان، محمد ابویی اردکان، علی‌اکبر فرهنگی این تلخ‌کامی را شیرین کرد.

تجربه دوره کارشناسی ارشد

حضور در دانشگاه علامه طباطبائی یکی از آرزوهای دیرین من بود. بهره‌بردن از حضور اساتید بزرگی چون هادی خانیکی، سیدمحمد مهدی زاده، علی‌اصغر کیا و... شیرین‌ترین دوران زندگی من بود. جدی‌ترین کارهای علمی را از همان دوره ارشد آغاز کردم. مشوق من در این راه استاد سیاوش صلواتیان عزیز بود. من اخلاق‌مداری، معلمی، بزرگ‌منشی را از اساتید دانشکده ارتباطات علامه یاد گرفتم.

تجربه تدریس در دانشگاه

در هر دو دانشگاهی که مقطع ارشد و دکتری را گذراندم به تدریس مشغول شدم. در دانشگاه تهران برای دانشجویان ارشد و در دانشگاه علامه برای دانشجویان کارشناسی تدریس کردم. تدریس برای من آموزنده‌ترین رکن زندگی بوده و هست؛ هم تعامل را فرا می‌گیرم و هم علم جدید را. هیچ چیز در زندگی به اندازه تدریس من را سر حال و شوق نیاورده است. سعی می‌کنم این شوق و شور را همواره حفظ کنم.

بینش 1: زنده باد وسعت

حتماً کتاب معروف دیوید اپستین با عنوان وسعت یا عمق را خوانده‌اید؛ او معتقد است کامیابی از آن متفنن‌هاست نه متخصص‌ها. متفنن‌ها به جای تمرکز بر یک حوزه، از این شاخه به آن شاخه می‌پرند. من همواره آدم از این شاخه به آن شاخه پریدن بوده‌ام. بزرگ‌ترین شیفت پارادایم‌ها را انجام داده‌ام. دم دفاع ارشد مهندسی کامپیوتر همه چیز را رها کردم و به علوم انسانی آمدم. در همه کارهایم، بیشترین از اینکه متخصص شوم تا دم متخصص شدن رفته‌ام و ناگهان راه کج کرده‌ام. 

بینش 2: تعادل کار-زندگی

هیچ‌گاه به تعادل کار-زندگی قائل نبوده و نیستم. به‌همین دلیل ساعت‌ها بدون وقفه کار می‌کنم؛ ساعت‌ها بدون وقفه مطالعه می‌کنم؛ ساعت‌ها بدون وقفه می‌نویسیم. برای من کار عین زندگی و زندگی عین کار است. ساعت کاری من تمام شبانه‌روز است به غیر از زمانی که در خواب‌ باشم. پیشنهادهای همکاری مخالف این روحیه را پس می‌زنم. کار کردن با من سخت است چون تعطیل و غیرتعطیل و روز و شب نمی‌شناسد. به هر حال گفته‌اند «سعی هر کس به قدر همت اوست».

بینش 3: دانشجویی برای همه عمر

اگر در شبکه‌های اجتماعی با من مرتبط بوده باشید حتماً شعار «دانشجویی برای همه عمر» را در پروفایل‌ من دیده‌اید. زندگی سراسر درس است و باید همواره از آن آموخت. من همه چیز را با دیده آموختن می‌نگرم. از رفتار، کلام، انگیزه، نوشته و... دیگران یاد می‌گیرم و همین‌طور از تجربه‌های خود درس می‌آموزم. مسیر زندگی من همیشه تحت تأثیر آموزه‌های جدید است. برای تحقق شعار زندگی‌ام، هفته‌ای حداقل یک کتاب و شبی حداقل دو مقاله می‌خوانم. 

اطلاعات مهم