تابآوری سازمانی به یک دغدغه جهانی تبدیل شده و گزارشهای مختلفی پیرامون آن منتشر میشود. PWC یکی از بزرگترین مراکز پژوهشی و آماری جهان است که در باب تابآوری سازمانی در سال 2023 نتیجه یک پیمایش جهانی را منتشر کرده است.
گزارش PwC به نام “Global Crisis and Resilience Survey 2023” به بررسی چالشها و تهدیدهای جاری در محیط کسبوکار جهانی میپردازد و نحوهی پاسخدهی سازمانها برای ایجاد تابآوری را تحلیل میکند. در این گزارش، تأکید بر تابآوری بهعنوان یکی از مهمترین اولویتهای استراتژیک سازمانی است.
در این گزارش سه نوع تابآوری استراتژیک، عملیاتی و مالی معرفی شده و لزوم داشتن برنامه یکپارچه تابآوری، نیاز به رهبری قوی و تیمهای با مهارت و استفاده از فناوری برای بهبود تابآوری عملیاتی بهعنوان سه نکته کلیدی مورد اشاره قرار گرفته است.
- تابآوری استراتژیک: توانایی سازمان برای تطبیق و تکامل جهت حفظ چابکی.
- تابآوری عملیاتی: توانایی حفظ عملیات حیاتی در زمان بحران.
- تابآوری مالی: توانایی حفظ جریان نقدینگی و سرمایه در زمان بحران.
چرا تابآوری سازمانی مهم است؟
گزارش PwC بیانگر آن است که رهبران کسبوکارها با سطح بیسابقهای از اختلالات و عدم اطمینان مواجهاند و همین موضوع سبب شده تا تابآوری به عنوان یک اولویت استراتژیک برای سازمانها در نظر گرفته شده است.
مطابق با دادههای این گزارش ۹۶٪ از سازمانها طی دو سال گذشته یک اختلال را تجربه کردهاند. این آمار در مقایسه با سال ۲۰۱۹ که ۶۹٪ از سازمانها اختلالی را گزارش کرده بودند، افزایش قابل توجهی را نشان میدهد.
گزارش نشان میدهد که بیش از ۹۱٪ از سازمانها طی دو سال گذشته حداقل یک اختلال (غیر از پاندمی) را تجربه کردهاند. چالشهایی مانند بیثباتی ژئوپلیتیکی، تهدیدات سایبری، اختلالات زنجیره تأمین و حفظ کارکنان از نگرانیهای اصلی سازمانها محسوب میشوند.
تابآوری دیگر صرفاً بهعنوان یک قابلیت جهت کاهش خسارات یا انطباق با مقررات در نظر گرفته نمیشود. امروزه تابآوری یک مزیت رقابتی است و به عنوان یکی از الزامات کلیدی برای استراتژی موفق کسبوکارها در نظر گرفته میشود. در همین راستا ۸۹٪ از رهبران کسبوکارها بیان کردهاند که تابآوری یکی از مهمترین اولویتهای استراتژیک سازمانهایشان است.
چگونه میتوان تابآوری سازمانی را افزایش داد؟
نخستین موضوع در باب افزایش تابآوری مربوط به برخورداری سازمان از برنامه یکپارچه تابآوری میشود؛ بسیاری از سازمانها هنوز برنامههای تابآوری خود را بهصورت مجزا از دیگر واحدها و بدون هماهنگی جامع پیش میبرند. این عدم یکپارچگی باعث میشود که نتوانند بهطور کامل از ظرفیتهای تابآوری بهرهبرداری کنند. سازمانهایی که برنامههای تابآوری یکپارچه دارند، میتوانند بهتر ریسکها را شناسایی و مدیریت کنند و حتی در مواجهه با بحرانها فرصتهای جدیدی کشف کنند.
نکته دوم در باب ارتقاء تابآوری سازمانی توجه به فناوری است. ۶۰٪ از رهبران کسبوکارها اذعان دارند که فناوری نقش کلیدی در تقویت برنامههای تابآوری ایفا میکند. استفاده از دادههای قابلاستخراج و تحلیلهای پیشرفته به سازمانها کمک میکند که بینش بهتری نسبت به ریسکها داشته باشند و در زمان بحران چابکتر عمل کنند.
همچنین آموزش در تابآوری سازمانی رکن مهمی محسوب میشود. طبق گزارش منتشر شده ۳۱٪ از سازمانها برنامه دارند تا در دو سال آینده روی تابآوری شخصی و احساسی کارکنان خود سرمایهگذاری کنند. این شامل آموزشهایی است که بر هوش احساسی، سازگاری و انعطافپذیری متمرکز است.
برخورداری از یک نقش متمرکز و محوری نیز در تابآوری سازمانی میتواند مفید باشد. با این حال تنها ۱۰٪ از سازمانها یک مسئول مشخص برای مدیریت برنامه تابآوری سازمانی دارند. نبود چنین نقش متمرکزی میتواند باعث عدم هماهنگی در برنامهها و کاهش کارآیی تابآوری شود.
یکپارچگی در تابآوری سازمانی
در گزارش PwC بر اهمیت ایجاد و پیادهسازی یک برنامه تابآوری یکپارچه در سازمانها توجه ویژه شده است. در این گزارش قید شد که یک برنامه تابآوری یکپارچه به این معنی است که سازمانها باید تابآوری را بهصورت متمرکز و هماهنگ در همه بخشها و واحدهای سازمان پیاده کنند. این شامل مدیریت بحران، تداوم کسبوکار، بازیابی از فاجعه، مدیریت اضطراری، تابآوری سایبری و سایر حوزههای مرتبط با تابآوری است.
علیرغم اینکه تقریباً دو سوم از سازمانها به سمت پیادهسازی برنامه تابآوری یکپارچه حرکت کردهاند، تنها ۲۰٪ از آنها بهطور کامل این برنامهها را یکپارچه کردهاند. برای ایجاد یک برنامه تابآوری یکپارچه، توجه به موارد زیر ضروری است:
- نقشها و مسئولیتها: تعیین نقشها و مسئولیتهای واضح برای مدیریت تابآوری. رهبران باید اطمینان حاصل کنند که افراد مناسبی برای اجرای برنامه در دسترس هستند و همه بخشها درک واضحی از نقش خود دارند.
- حاکمیت و اهداف: باید حاکمیت مناسب و اهداف استراتژیک مشخصی برای برنامه تابآوری تعریف شود. این اهداف باید با استراتژیهای کلی سازمان همسو باشند.
- استراتژی و برنامهریزی: طراحی برنامهای که تمامی جنبههای تابآوری سازمان را پوشش دهد و در تمامی بخشهای سازمان اعمال شود.
رهبری در تابآوری سازمانی
در گزارش PwC بر اهمیت وجود یک رهبر اجرایی قوی و تیمهای با مهارتهای بالا برای مدیریت تابآوری در شرایط بحرانی مداوم تأکید شده است. این گزارش تأکید دارد که موفقیت در محیط «پرمابحران» (permacrisis) – یعنی شرایطی که اختلالات و بحرانها به صورت پیوسته و مداوم رخ میدهند – مستلزم وجود یک رهبر اجرایی سطح بالا است که مسئولیت مستقیم هدایت برنامههای تابآوری را بر عهده بگیرد.
PWC تأکید دارد که برای موفقیت در محیط بحرانی مداوم، وجود یک رهبر اجرایی قوی و تیمهای با مهارتهای مناسب ضروری است. سازمانها باید روی ارتقاء مهارتهای رهبران و تیمهای خود سرمایهگذاری کنند و مسئولیتهای تابآوری را به مدیران ارشد اجرایی بسپارند تا بتوانند در زمان بحران بهسرعت و بهطور مؤثر واکنش نشان دهند.
بر اساس استدلالهای این گزارش، سازمانهایی که رهبران اجرایی قوی دارند، معمولاً برنامههای تابآوری یکپارچه و هماهنگی دارند و بهتر میتوانند با بحرانها مقابله کنند. ۵۷٪ از سازمانها اعلام کردهاند که ارتقاء مهارتهای رهبران آینده یکی از سه اولویت برتر آنها برای تابآوری است.
گزارش نشان میدهد که در سال ۲۰۲۱، ۶۱٪ از سازمانها رئیس بحران یا تابآوری را به عنوان مسئول مستقیم معرفی کرده بودند. اما در سال ۲۰۲۳، ۹۳٪ از سازمانهایی که برنامههای تابآوری دارند، یک حامی اجرایی سطح بالا معمولاً در سطح C-suite (مدیران ارشد)، برای این برنامهها منصوب کردهاند.
همچنین این گزارش تأکید دارد که ۳۳٪ از سازمانها مدیرعامل را به عنوان مسئول مستقیم برنامه تابآوری معرفی کردهاند که نشاندهنده اهمیت استراتژیک تابآوری در بالاترین سطح رهبری سازمان است.
تابآوری عملیاتی
گزارش PwC به اهمیت تابآوری عملیاتی (Operational Resilience) و نقش آن در آینده سازمانها هم میپردازد. در تابآوری عملیاتی، بهجای تمرکز بر سیستمها، توجه اصلی بر خدمات کسبوکاری حیاتی سازمان است. این بدان معناست که سازمانها باید ابتدا خدمات حیاتی خود را شناسایی کرده و مطمئن شوند که این خدمات بهطور کامل در برابر بحرانها محافظت میشوند. گامهای کلیدی برای تابآوری عملیاتی به شرح ذیل است:
- شناسایی خدمات حیاتی کسبوکار: اولین قدم برای ایجاد تابآوری عملیاتی، شناسایی خدمات حیاتی کسبوکار است. این خدمات باید بهدقت بررسی شوند و تمام وابستگیهای مرتبط با آنها در سازمان شناسایی شود.
- نقشهبرداری از فرآیندها: سازمانها باید به دقت فرآیندها و وابستگیهای خدمات حیاتی را از ابتدا تا انتها نقشهبرداری کنند. این شامل سیستمها، برنامهها، افراد، اموال فیزیکی و دادهها میشود.
- ارزیابی تهدیدات و ریسکها: فرآیندهای ارزیابی ریسک و تهدید باید به طور دقیق اجرا شود تا سازمانها بتوانند تأثیرات بالقوه بحرانها را درک کنند و آماده واکنش سریع باشند.
- تعیین سطح تحمل برای اختلالات: علاوه بر ریسکپذیری داخلی، سازمانها باید سطوح تحمل اختلالات را بر اساس تأثیرات خارجی به مشتریان و بازار خود تعیین کنند.