در جنگ، رسانهها تنها گزارشگر نیستند. آنها بهعنوان بازیگرانی فعال در عرصهی اجتماعی و سیاسی، در روایتسازی، شکلدادن به افکار عمومی و حتی تأثیرگذاری بر روند منازعات نقش دارند. در چنین شرایطی، تابآوری رسانهای فقط یک مفهوم فنی یا سازمانی نیست، بلکه پدیدهای پیچیده، چندلایه و انسانی است.
برخلاف سازمانهای صنعتی که به تولید فیزیکی، زیرساختهای ثابت و فرایندهای خطی متکیاند، رسانهها ساختاری پویا دارند، داراییهایشان نامشهود است و وظایفشان جنبهای اخلاقی دارد. همین تفاوتها، استفاده از الگوهای کلاسیک تابآوری را برای آنها ناکافی میکند. در ادامه، پنج ویژگی کلیدی رسانههای خبری در جنگ بررسی میشود که به درک دقیقتر از تابآوری آنها کمک میکند.
۱. ساختار غیرمتمرکز و تحرک بالا
رسانهها از ساختاری شبکهای برخوردارند: دفاتر محلی، خبرنگاران آزاد و گروههای میدانی در نقاط مختلف جهان فعالیت میکنند. این پراکندگی، سرعت و انعطاف در پوشش بحرانها را افزایش میدهد، اما هماهنگی، امنیت و تداوم عملیات را دشوارتر میسازد.
در پژوهشی با موضوع تابآوری در ساختارهای چندسطحی، نبیار و همکاران تأکید کردهاند که بقای سازمانهای غیرمتمرکز در بحرانها وابسته به تعامل مستمر میان سطوح مختلف است؛ از خبرنگار میدانی گرفته تا سردبیر، شرکای رسانهای و نهادهای قانونگذار. در واقع، تصمیمهای لحظهای خبرنگار بازتابی از عملکرد یک سامانهی چندسطحی است که شامل تحریریه، پشتیبانی فنی و سازوکارهای نهادی میشود.
تحرکپذیری عملیاتی نیز نقش کلیدی دارد. پژوهشهای انجامشده در زمینهی بهرهوری منابع نشان میدهد که رسانهها برای تابآوری، باید خبرنگاران خود را به ابزارهای سبک مجهز کنند، آموزشهای میدانی ارائه دهند و روند تصمیمگیری برای اعزام یا تخلیه را بهطور دقیق تعریف کنند. در جریان جنگ سوریه یا زلزلهی ترکیه، رسانههایی که این آمادگی را داشتند، توانستند روایت خود را حفظ کنند، در حالی که برخی دیگر بهکلی از صحنه حذف شدند.
۲. داراییهای نامشهود: اعتماد، اعتبار و یادگیری
سرمایهی اصلی رسانهها ملموس نیست. اعتماد عمومی، مهارت فردی خبرنگاران، شبکههای انسانی و اعتبار برند، بنیان عملکرد آنها را میسازد. این سرمایهها در ترازنامه ثبت نمیشوند، اما برای تداوم فعالیت رسانه حیاتیاند.
پژوهشی در حوزهی روابط بینسازمانی بهروشنی نشان میدهد که «شایستگی رابطهای» و «اعتماد متقابل» تابآوری سازمانهایی را که بر شبکهسازی و همکاری محلی متکیاند، تقویت میکند. رسانهها با ایجاد و حفظ ارتباط با منابع محلی، امدادگران و شهروندخبرنگاران میتوانند دسترسی خود را در شرایط بحران حفظ کنند. اگر یک رسانه به طیف محدودی از منابع وابسته باشد یا جانبدارانه تلقی شود، اعتبار و امنیت خود را بهسرعت از دست میدهد.
در همین زمینه، مفهوم «ظرفیت جذب نوآوری» اهمیت زیادی دارد. رسانههایی که قدرت یادگیری و انطباق با فناوریهای جدید را دارند، بهتر میتوانند در برابر اختلالات دوام بیاورند. بهرهگیری از هوش مصنوعی برای صحتسنجی، مشارکت در پروژههای استارتاپی، یا طراحی مدلهای درآمدی نو مانند اشتراک دیجیتال، از جمله راهکارهایی است که قابلیت بقا را افزایش میدهد.
در کنار اینها، سلامت روان خبرنگاران نیز بخشی از داراییهای حیاتی رسانه است. پژوهشهای مربوط به سلامت روان خبرنگاران جنگی نشان میدهند که تابآوری روانشناختی، احتمال ابتلا به افسردگی و فرسودگی شغلی را کاهش میدهد و بازگشت به کار را تسهیل میکند. رسانههایی که سیستم حمایت روانی، مشاوره تخصصی و امکان بازگشت تدریجی به محیط حرفهای فراهم میکنند، نیروی انسانی مؤثرتری خواهند داشت.
۳. تهدیدهای امنیتی، اخلاقی و سیاسی
خبرنگاران در میدانهای جنگ با تهدیدهایی مانند گلولهباران، ربایش و فشار اطلاعاتی روبهرو هستند. در سطح سازمانی نیز رسانهها با حملات سایبری، سانسور و تحریف هدفمند اطلاعات دستوپنجه نرم میکنند.
مدلی پنجمرحلهای در پژوهشهای تابآوری سازمانی پیشنهاد میدهد که ارزیابی آسیبپذیری، برنامهریزی پیشگیرانه، حمایت لجستیکی، واکنش سریع و بازسازی، اجزای ضروری برای مقابله با بحراناند. این مدل را میتوان برای رسانهها نیز به کار برد. تجهیز خبرنگاران به جلیقه ضدگلوله، استفاده از سامانههای رمزنگاریشده، آموزش در شرایط پرخطر و ایجاد خطوط ارتباطی مستقل، بخشی از این آمادگی است.
از سوی دیگر، مسئولیت اخلاقی رسانه در زمان جنگ افزایش مییابد. انتشار اطلاعات نادرست، بزرگنمایی یا جانبداری، میتواند پیامدهای فاجعهباری برای مردم یا روند درگیریها داشته باشد. مدیران رسانه باید میان اعتماد به خبرنگار و کنترل تحریریه، و میان افشای واقعیت و حفظ جان کارکنان، تعادل ایجاد کنند. این نوع تصمیمگیریها در پژوهشهای رهبری بهعنوان مدیریت پارادوکس شناخته میشود؛ جایی که تضادها نباید حذف، بلکه باید هدایت شوند.
فشارهای سیاسی و سانسور نیز تهدیدی دائمی محسوب میشوند. ساختارهای نهادی در برخی کشورها، با محدودسازی دسترسی یا اعمال فشار قانونی، فضای عمل رسانه را محدود میکنند. برای مقابله با این وضعیت، رسانهها نیاز به ایجاد ائتلافهای حرفهای، همکاری با نهادهای حقوق بشری و شفافسازی مداوم در رفتار تحریری دارند. با این حال، اگر دسترسی به میدان منوط به سازش با قدرت سیاسی باشد، اعتبار رسانه بهشدت آسیب خواهد دید.
۴. استقلال تحریریه و اخلاق حرفهای
هیچ ویژگیای به اندازه استقلال نمیتواند تابآوری رسانه را در برابر بحرانهای سیاسی و مالی حفظ کند. استقلال تحریریه به رسانه اجازه میدهد در برابر فشارهای بیرونی مقاومت کند و روایت خود را بر پایهی واقعیت، نه مصلحت، پیش ببرد.
پژوهشهای سازمانی نشان میدهد که سازمانهای موفق در بحران، تعارضهای درونی را نمیپوشانند بلکه آنها را مدیریت میکنند. رسانهها نیز باید میان حفظ استقلال و تأمین منابع مالی تعادل برقرار کنند. تنوع درآمدی یکی از راهحلهای مؤثر در این زمینه است. استفاده از حمایت مستقیم مخاطبان، برگزاری رویدادهای آموزشی، یا فروش خدمات دیجیتال، از جمله مسیرهایی است که وابستگی به دولت یا حامیان خاص را کاهش میدهد.
همزمان، رعایت اخلاق حرفهای ضروری است. خبرنگاران باید آموزشهای لازم دربارهی حقوق بشر، قوانین رسانهای، روایت منصفانه و پرهیز از جانبداری را دریافت کنند. همچنین، تحریریهها باید سیاستهایی شفاف برای اصلاح اشتباه، ارزیابی داخلی و بازخورد حرفهای داشته باشند تا اعتماد عمومی خدشهدار نشود.
۵. زیرساخت فناوری و تابآوری دیجیتال
رسانهها امروز بهشدت به زیرساختهای فناورانه وابستهاند: از سرورها و سامانههای مدیریت محتوا گرفته تا ارتباط ماهوارهای، نرمافزارهای صحتسنجی و فضای ذخیرهسازی ابری. این وابستگی، در کنار مزیتها، آسیبپذیریهایی نیز بهدنبال دارد.
پژوهشهای فناورانه در حوزهی تابآوری نشان دادهاند که سازمانهایی که زیرساختهای جایگزین، سرورهای پشتیبان و قابلیت انتقال سریع داده دارند، در شرایط بحران عملکرد پایدارتری نشان میدهند. رسانههایی که در جنگها صرفاً به ارتباط محلی یا سرورهای داخلی متکی بودند، پس از اولین حملهی سایبری یا فیزیکی، فعالیت خود را از دست دادند. در مقابل، سازمانهایی با زیرساختهای ابری، دفاتر سیار و سیستمهای توزیعشده توانستند پوشش خبری را حفظ کنند.
امنیت سایبری، یکی دیگر از الزامات تابآوری است. رسانهها باید آموزشهایی دربارهی مقابله با حملات فیشینگ، حفظ رمز عبور، رمزنگاری دادهها و استفاده از شبکههای امن برای کارکنان خود فراهم کنند. همچنین، برگزاری آزمایشهای امنیتی دورهای و بهروزرسانی نرمافزارها از اقدامات پایهای محسوب میشود.
فراتر از امنیت، آیندهنگری فناورانه اهمیت دارد. بهرهگیری از هوش مصنوعی برای تحلیل دادهها، استفاده از بلاکچین برای تأیید اصالت محتوا، و تولید روایتهای چندرسانهای از طریق واقعیت افزوده، رسانهها را برای آینده آماده میکند. سازمانی که از این جریان فناوری عقب بماند، نهتنها رقابت را میبازد، بلکه در بحرانها نیز آسیبپذیر خواهد بود.
نتیجهگیری
سازمانهای خبری در جنگ با چالشها و ویژگیهای منحصربهفردی مواجه هستند که آنها را از شرکتهای صنعتی متمایز میکند. ماهیت غیرمتمرکز و نیاز به تحرک بالای آنها، مدیریت چندسطحی و شبکهای را ضروری میسازد و بر اهمیت قابلیتهای پویا برای سازگاری و تغییر میافزاید. تمرکز بر داراییهای ناملموس – از جمله اعتبار، روابط و سلامت روان – نشان میدهد که سرمایه اصلی رسانهها، انسانها و شبکههای اعتماد هستند؛ این داراییها باید حفظ و تقویت شوند.
ریسکهای امنیتی و اخلاقی در جنگ ایجاب میکند که رسانهها پروتکلهای امنیتی و حمایتهای روانی و حقوقی جامعی داشته باشند و بتوانند پارادوکسهایی مانند سرعت و دقت، استقلال و همکاری را بهدرستی مدیریت کنند. استقلال و اخلاق حرفهای باید بهعنوان رکن تابآوری رسانهای حفظ شود و از طریق تنوع درآمدی و آموزشهای اخلاقی تقویت گردد. نهایتاً، وابستگی به زیرساختها و فناوریهای اطلاعاتی به معنای ضرورت سرمایهگذاری در فناوریهای امن و انعطافپذیر، زیرساختهای جایگزین و نوآوری مداوم است.
پیشنهاد میشود خبرگزاریها این ویژگیها را بهعنوان ستونهای اصلی برنامههای تابآوری خود در نظر گیرند و بر اساس آنها شاخصهای اندازهگیری تدوین کنند. همچنین، پژوهشهای بیشتری برای بررسی اثر این راهبردها بر عملکرد رسانهها در مناقشات واقعی مورد نیاز است. تنها با رویکردی سیستماتیک و انسانی میتوان از تهدیدها و پیچیدگیهای جنگ، فرصت ساخت و مسئولیت اطلاعرسانی دقیق و مستقل را بهسرانجام رساند.